نقد و بررسی فیلم در میان ستارگان: یک عاشقانه فضایی

افتتاحیه فیلم میان ستاره ای، از جایی شروع میشود که همه ما آن را در تمامی این دنیا بیشتر از هر چیز دیگر دوست داریم:خانه

جایی که در این فیلم مثل همه خانه های دیگر همواره پر است از صدای خنده، به هم خوردن بشقاب و قاشق و چنگال، جر و بحث کودکانه و تمامی صداهای طبیعی که ممکن است در امن ترین جای دنیا یعنی همین خانه به گوشمان برسد. جایی که از همان ابتدا باعث میشود شخصیت کوپر در یک تعلیق کشنده، در برزخی میان ماندن و رفتن اوقات خود را سپری کند. کوپر،همان طور که از دقایق ابتدایی فیلم پیدا است، به این سبک زندگی عادت کرده است: به این که با فرزندانش سر و کله بزند و آنها را برای تماشای مسابقه بیسبال به استادیوم ببرد، و به رد و بدل کردن کنایه با پدر زنش بپردازد. از طرفی هم او میداند که چنین وضعیتی موقتی است، و میداند که برای چنین سبک زندگی یکنواخت و عاری از هرگونه ماجراجویی به دنیا نیامده است. به هر حال داریم درباره یکی از خلبانان سابق ناسا حرف میزنیم؛  کسی که به شدت خود را به زندگی ­اش در گذشته وابسته می­ بیند و احساس می کند که برای زندگی کنونی­ اش خلق نشده است.. او یقین دارد که نمی تواند تمامی سوابق گذشته اش به عنوان خلبان را فراموش کند و به جای کاوش در اعماق آسمان بیل در دستش بگیرد؛ او فکر می کند باید بار دیگر به ماجراجویی هایش در فضا بپردازد. از نظر او دنیای جدید تبدیل به مکانی غریبه شده است که در آن تنها دغدغه­ ی انسانها حفظ حیات و از بین بردن چالشهایی است که شرایط جدید کره­ ی زمین برای آنها ایجاد کرده است و از بین بردن معضل گرسنگی و تامین غذا تنها چیزی می باشد که انسانها به آن فکر میکنند. حالا از نظر مردم آمریکا، سفر به کره ماه یک دروغ محض است و تحقیقات علمی هم کارهای بیهوده­ ای هستند که آنها را از تفکر واقع گرایانه درباره آینده باز داشته است و باعث شده تا منابع کره­ ی زمین به نیستی کشانیده شود. در ابتدای فیلم_ در نظر داشته باشید که این اثر بلندترین فیلمی است که نولان تا به حال ساخته_ کوپر در دیالوگی که با پدر زنش رد و بدل میکند میگوید: انگار فراموش کردیم که چی هستیم دونالد! ما کاوشگر و پیشگام هستیم، نه نگهبان کره زمین... این دقایق از فیلم که به خوبی با موسیقی متن پر از تکاپو و ضرباهنگ­ های متعدد هانس زیمر عجین شده است، مخاطب را به طرز شگفت­ آوری درباره انگیزه­ های کوپر برای ترک زمین متقاعد می­کند. البته خود او مسائلی همانند فداکاری برای پیدا کردن محلی جدید برای حیات انسانها را در تصمیم گیری­ اش برای تن دادن به چنین ماجراجویی بزرگی دخیل می­ داند، اما با گذشت فیلم مشخص می­ شود که اعتقاد چندانی به این مسئله نداشته است و رها کردن زمین، تنها ریشه در زندگی شخصی­ اش در گذشته داشته است.